عکس نوشته
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۰/۰۶
  • تعداد بازدید: ۳۵۴

عکس نوشته

#عکس_نوشت

تصور کن این کودک زیبا منم در شب یلدا، در آغوش خانواده ، در حال لذت بردن از گرمای محبت و جمع صمیمی. چشمانم با دیدن سفره ی رنگارنگ یلدا و شنیدن داستان های قدیمی از لب های پدربزرگ و مادربزرگ، برق می زند. هندوانه های خوش رنگ، دانه های یاقوتی انار، و خنده های بی پایان، همه و همه شب یلدا را به خاطره ای جادویی برای من تبدیل می کنند.

#لیلا_طاهری نژاد

agent نویسنده: لیلا طاهری نژاد

می پسندم (۶) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

کلمه
کلمه
کلمه نه یک صداست  نه یک حرف نه یک نشانه. کلمه یک جهان است یک...

# لحظه‌ها
# لحظه‌ها
#شعر_بخوانیم  #لحظه‌ها  زندگی در تکاپوی لحظه‌هاست در هوای هر نفس، غم و شادی هم‌راستا چشمانم به دور دست‌ها می‌نگرد  چه‌قدر...

شعر در آتش یاد
شعر در آتش یاد
حیرانم، همچو دیوانگان،   سرافکنده در سایه‌های کردار خویش،   ویرانه‌ای از طوفان خاطرات،   می‌سرایم؛   نقش عشق،   آتشی سوزان در خیالم،   شعله‌ور. خاموش‌تر از...

یلدا
یلدا
#دلنوشته_بخوانیم  یلدا، شبی است که بوی مهربانی می‌دهد. در این شب، تاریکی، هرچقدر هم که طولانی...

ارسال نظر برای «عکس نوشته»

برو بالا