برای حل هر مشکلی اول ببین آیا آن مشکل واقعا وجود دارد
  • تاریخ انتشار: ۱۴۰۱/۰۳/۲۵
  • تعداد بازدید: ۹۱۸

برای حل هر مشکلی اول ببین آیا آن مشکل واقعا وجود دارد

پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند. آنان را در اتاقی قرار دادند.

پادشاه به آنان گفت: درِ اتاق به روی شما بسته خواهد شد. قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد. تا زمانی که آن جدول را حل نکنید، نخواهید توانست قفل را باز کنید.

اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید و بعد من از بین شما یکی را برای نخست وزیری انتخاب می کنم.

پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود. آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند.

نفر چهارم با چشمان بسته فقط گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است.

پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت و آن را هل داد. در باز شد و بیرون رفت! آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. حتی ندیدند چه اتفاقی افتاد که نفر چهارم از اتاق بیرون رفت!

وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: کار را بس کنید. آزمون پایان یافته و من نخست وزیرم را انتخاب کردم.

آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند: چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد و فقط گوشه ای نشسته بود. چگونه توانست مسئله را حل کند؟

مرد گفت: مسئله ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین سؤال و نکته اساسی این بود که آیا قفل بسته شده یا نه؟ فقط در سکوت مراقبه کردم.

به خودم گفتم «از کجا شروع کنم؟» نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسئله ای وجود دارد؟ چگونه می توان آن را حل کرد؟

اگر سعی کنی آن را حل کنی تا بی نهایت به قهقرا خواهی رفت و هرگز از آن بیرون نخواهی آمد. پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعا قفل است یا نه و دیدم قفل باز است.

پادشاه گفت: آری، کلک در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد، ولی شما شروع به حل آن کردید. در همین جا نکته را از دست دادید.

اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید، نمی توانستید آن را حل کنید. این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت، هوشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد.

agent نویسنده: محسن یوسفی

می پسندم (۵) نمی پسندم (۰)
جستجو نوشته ها
سایر نوشته های نویسنده

نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید
نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید
مردی در نیمه‌های شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دفتر و قلم به‌دست...

بند نافِ بریده‌شده را به هر جایی گره نزن
بند نافِ بریده‌شده را به هر جایی گره نزن
بند ناف را بریدند و گریستیم از ترس جدایی، اما رازش را نفهمیدیم. به مادر دل...

ویژگی‌های دایه‌ی مناسب برای فرزند
ویژگی‌های دایه‌ی مناسب برای فرزند
در فرمایش گهرباری از امام على عمل آمده است: دایه را همان گونه انتخاب کنید...

ما احلی اسمكم
ما احلی اسمكم
 چقدر بردن نام شما شيرين است! احلی من العسل… ای امام رئوف، یا امام رضا!ـبه...

ارسال نظر برای «برای حل هر مشکلی اول ببین آیا آن مشکل واقعا وجود دارد»

برو بالا